ديده بدر دوختهام ، منتظرم تا كه بيايي
همچو شمعي سوختهام ، منتظرم تا كه بيايي
شب همه را نخفتهام ، با دل خسته گفتهام
هم نفس نسيم صبح ، منتظرم تا كه بيايي
ديو شب ار كه بشكند ، چراغ ديدهام چه باك
روشن و شعلهور شود، صبح و سحر تاكه بيايي
عشق سحرگاه اجل ، مشعل تنهاي ازل
زنده شوم بار دگر ، سحر گهي تا كه بيايي
۹/۱۲/۷۸
خانه دوست م.ت.اجلی...برچسب : "منتظرم "همچو شمعي"تا كه بيايي", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 351 تاريخ : چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت: 17:59